بدون درس -

هیلدا

بدون درس.

سلام. میشه یه داستان درباره پیشگیری از رفتارهای پرخطر بگید؟ تاج میدم

جواب ها

راستش رو بخوای، یه بار خیلی نزدیک بود که یه غلط خیلی بزرگ بکنم. اون موقع‌ها، یه جورایی تو فازِ 'من قوی‌تر از این حرفام' بودم. یه موتور داشتم، یه موتورِ پر قدرت و سرعت. شب‌ها، با سرعت‌های وحشتناک تو خیابون‌ها می‌چرخیدم. کلاه ایمنی؟ نه بابا! اون موقع‌ها فکر می‌کردم کلاه ایمنی واسه بچه‌هاست! یه شب، یه کم زیادی شراب خورده بودم. حالا نه خیلی زیاد، ولی کافی بود که حسِ 'من سلطان جاده‌ام' به سرم بزنه. با سرعت خیلی زیاد تو خیابون می‌رفتم که یهو یه بچه دوید جلوی موتورم. هنوز صدای جیغش تو گوشمه. یه ثانیه زمان نداشتم. فقط یه لرزش شدید تو بدنم حس کردم و بعدش... خدارو شکر توانستم کنترل موتور رو به دست بیارم و از بچه بگذرم. اون شب، واقعاً متوجه خطر رفتارهام شدم. یه لحظه بی‌احتیاطی می‌تونست زندگی من و اون بچه رو به کلی تغییر بده. از اون شب به بعد، دیگه هیچ وقت با سرعت زیاد رانندگی نکردم، همیشه کلاه ایمنی سرم می‌کنم و حتماً قبل از رانندگی مطمئن می‌شوم که الکل مصرف نکرده‌ام.

سوالات مشابه